ارامش

 



Jesus : Jesus Christ in blue sky with dark clouds - heaven Stock Photo

دیدار با مسیح

انجیل به معنای "خبر خوش" است. در واقع بهترین خبری است که میتوانید بشنوید.


كلام خداوند میفرماید، " اگر به زبان خود عیسی خداوند را اعتراف کنی و در دل خود ایمان آوری که خدا او را از مردگان برخیزانید، "نجات" خواهی یافت. چونکه به دل ایمان آورده میشود برای عدالت و به زبان اعتراف میشود بجهت نجات. (رومیان ۹-۱۰)
بهترین راه برای اجرای این واقعیات، " دعا " کردن است. همانطور که پولس نوشته است:" زیرا هرکه نام خداوند را بخواند نجات خواهد یافت. (رومیان ۱۰-۱۳)
قلب خود را با فروتنی واقعی به خدا تقدیم کنید، زیرا " قربانی های خدا روح شکسته است. خدایا دل شکسته و کوبیده را خوار نخواهی شمرد."
اگر براستی می خواهید به خانواده خداوند عیسی مسیح بپیوندید با فروتنی چنین دعا کنید:
† خدایا اعتراف میکنم که بیشتر عمرم را برای خودم زندگی کردم. حتی در بهترین لحظات زندگیم نیز به تو اندک توجه کردم و تو را جلال دادم. بسیار دفعات گناه کردم، بیشتر از آنچه که بتوانم بشمارم، و برای رهایی از مرگ ابدی که بخاطر گناهانم لایق آنم هیچ راهی ندارم. از تو بسیار ممنونم که آنقدر مرا دوست داشتی که عیسی، پسر یگانه ات را فرستادی تا بخاطر گناهان من روی صلیب بمیرد. کسی که باید روی صلیب میمرد، من بودم و او جای مرا گرفت تا من بتوانم مجاناً بخشیده شوم. لطفاً گناهان مرا ببخش ای پدر. دیگر نمیخواهم زندگی خود محوری داشته باشم. باقی روزهای زندگی ام را میخواهم برای خداوند عیسی مسیح زیست کنم. حضور روح القدس تو را بر زندگی ام میخواهم. آمین
اگر این دعا را انجام دادید، این وعده ایست که از کتابمقدس میتوانید همواره بخاطر نگاه دارید:
"اگر به گناهان خود اعتراف کنیم، او امین و عادل است تا گناهان ما را بیامرزد و ما را از هر ناراستی پاک سازد."

آیا شما شاگرد مسیح هستید؟







در عهد جدید اشخاصي که بدنبال عيسيمي­آمدند به 3 دسته تقسيم ميشدند:


1- عده­اي که کنجکاو و علاقه­مند بودند. دوست داشتند معجزات ببينند و سخنان عيسي را بشنوند.


2- عده­اي که به او معتقد بودند. مي­گفتند بله اين شخص نبي است و از طرف خدا آمده و کارهاي خوبي مي­کند.


3- عده­اي که مي­خواستند پيرو و شاگرد او بشوند. آنها نه فقط او را قبول کرده بودند بلکه تمام زندگي خود را وقف او نموده بودند.


عيساي مسيح در پی دسته سوم است. او از ما دعوت مي­کند که شاگرد او بشويم. «پس رفته همه امتها را شاگرد سازيد و ايشان را به اسم اب و ابن و روح­القدس تعميد دهيد.»، مسيح مي­گويد: «بياييد نزد من اي تمامي زحمتکشان و گرانباران و من شما را آرامي خواهم بخشيد.» اما شرطي قائل شد و آن، زير يوغ او قرار گرفتن است. مسيح مي­خواهد ما زير يوغ او قرار بگيريم و کاملا تسليم او بشويم.


شاگرد چه کسي است؟


در زماني که عهد جديد نوشته مي­شد منظور او از شاگرد با آنچه که ما امروز به شاگرد مي­گوئيم، فرق داشت. شاگرد امروزي فقط در کلاس درس حاضر مي­شود، درسها را فرا مي­گيرد و بعد امتحان مي­دهد و تمام مي­شود. شاگرد امروزي رابطه زيادي با استاد ندارد. اما در گذشته، شاگرد کسي بود که همه چيز را رها مي­کرد و به دنبال استاد مي­رفت و با استاد زندگي مي­کرد و عملا از او درس ياد مي­گرفت. شاگردان مسيح هميشه در همه موقعيتهاي زندگي يعني در دعا، در خدمت، در وقتي که او تعليم مي­داد، در خوردن و آشاميدن، در تفريحات، با او بودند. آنها همه چيز را ترک کرده و به دنبال استادشان آمده بودند.


خدا از ما مي­خواهد که شاگرد مسيح باشيم و همه زندگي و قلب­مان مال مسيح باشد. ما براي اينکه شاگرد مسيح بشويم بايد حاضر باشيم بهاي آن را بپردازيم. ما بايد حساب و کتاب خود را بکنيم. عيساي مسيح به ما مي­گويد قبل از ساختن برج بايد شخص حساب و کتاب کند و ببيند که آيا مي­تواند آن را بسازد و به اتمام برساند و آن وقت شروع به ساختن بکند. پس پيرو مسيح بودن زياد هم ساده نيست و شخص بايد از ابتدا حساب و کتاب خود را بکند. عيساي مسيح به وضوح و به روشني بهاي شاگردي را بيان کرده­است. او از شاگردان انتظار دارد که اين بها را بپردازند. ولي نکته مهم اين است که او خود قدرت پرداخت آن را نيز به شاگردان مي­دهد. شايد ما فکر مي­کنيم مسيحيت راه گريزي از جهنم و برخوردار شدن از بهترين لذايذ زندگي است و شايد ما انتظار زحمات و سختيها را نداشته باشيم. گاهي فکر مي­کنيم وقتي به مسيح ايمان مي­آوريم بايد ما را روي پر قو بخواباند و فرشته­ها بيايند ما را باد بزنند و هر چه مي­خواهيم فوري بايد برايمان آماده شود. مسيح چنين وعده­اي را به ما نداده است. او گفته: «پس در نهايت پيروزي از آن ما است. (يوحنا 16 : 33).


بهايي که مسيح براي شاگردي آن را بيان کرد ما مي­توانيم آن را به صورت زير خلاصه کنيم:


1- مسيح را بيش از هر کس دوست داشتن.


ما بايد مسيح را بيش از هر کس و هر چيز ديگر دوست بداريم. او بايد در رتبه اول زندگي ما قرار بگيرد. انگيزه و محرک بهاي شاگردي بايد عشق و محبت باشد «و هر که پدر يا مادر را بيش از من دوست دارد، لايق من نباشد و هر که پسر يا دختر را از من زياده دوست دارد، لايق من نباشد.» (متي 10 : 37) «اگر کسي نزد من آيد و پدر و مادر و زن و اولاد و برادران و خواهران، حتي جان خود را نيز دشمن ندارد، شاگرد من نمي­تواند بود.» (لوقا 14 : 26). اگر کسي را يا چيزي را بيشتر از مسيح دوست داشته باشيم نمي­توانيم شاگرد خوبي براي مسيح باشيم.


2- انکار خود.


ما بايد نفس خود را و خواسته­هاي خود را انکار کنيم و تسليم کامل و بدون قيد و شرط مسيح بشويم. اراده و خواست خدا بايد بر ما مسلط باشد. ما براي انجام اراده خدا بايد از خود و خواهش­ها و نقشه­هاي خودمان بگذريم. «آنگاه عيسي به شاگردان خود گفت: اگر کسي خواهد متابعت من کند، بايد خود را انکار کرده و صليب خود را برداشته از عقب من آيد.» (متي 16 : 24)


3- برداشتن صليب.


مسيح گفت ما بايد صليب خود را برداريم و به دنبال او برويم. صليب چه معنايي دارد؟ صليب يعني فروتني، حاضر به طرد شدن و مردوديت، زحمت کشيدن، خوار شدن و تحقير شدن و مرگ. ما بايد مثل مسيح فروتن شويم، حاضر باشيم زحمت بکشيم و طرد شويم و بميريم. صليب پاداش کساني است که همراه عيسي بر خلاف جريان آب (شيوه­هاي گناه­آلود اين دنيا) شنا مي­کنند. زندگي ما هم شکل اين جهان نيست براي همين دنيا با ما دشمني مي­کند.


4- ترک همه چيز.


بايد حاضر باشيم بخاطر مسيح از خيلي چيزها بگذريم و خيلي چيزها را ترک کنيم و اين زماني امکان­پذير است که مسيح را بيش از هر کس و هر چيز ديگر دوست داشته باشيم. پطرس و يوحنا قايق و تور ماهيگري خود را رها کردند. لاوي باجگاه خود را ترک کرد و در پي عيسي راه افتاد. همه چيز ما متعلق به مسيح است و بايد حاضر باشيم آنچه را که او از ما مي­خواهد براي کا راو به کار ببريم. «پس همچنين هر يکي از شما که تمام مايملک خود را ترک نکند، نمي­تواند شاگرد من شود.» (لوقا 14 : 33).


علامت شاگردي چيست؟


مردم از چه علامتي مي­فهمند که ما شاگرد مسيح هستيم؟ آيا از صليبي که دور گردن ما آويزان است؟ عيسی علامتي را بيان مي­کند که نشانگر مسيحي بودن ما است و آن علامت «محبت» است. «به شما حکمي تازه مي­دهم که يکديگر را محبت نماييد، چنانکه من شما را محبت نمودم تا شما نيز يکديگر را محبت نماييد. به همين همه خواهند فهميد که شاگرد من هستيد اگر محبت يکديگر را داشته باشيد.» (يوحنا 13 : 34 و 35).


محبتي عميق که ديگران را بهتر از خود مي­داند. «و هيچ چيز را از راه تعجب و عجب مکنيد، بلکه با فروتني ديگران را از خود بهتر بدانيد.» (فيليپيان 2 : 3). محبتي که نفع خود را طالب نيست بلکه نفع ديگري را (اول قرنتيان 10 : 24).


محبتي که کبر و غرور ندارد، صبر دارد و همه را باور مي­کند. (اول قرنتيان 13 : 4-7). البته همه حاضر به پرداخت اين بها نيستند. خيلي­ها تا همه چيز خوب و آسان است در پي عيسي مي­روند، ولي وقتي به جایهاي سخت مي­رسند او را ترک مي­کنند.


عيسي وقتي روي زمين بود اهميت زيادي به شاگردي مي­داد. او دوازده شاگرد انتخاب کرد، کساني که حاضر بودند همه چيز خود را ترک کنند و به دنبال عيسي يبيايند. عيسي مسيح سه سال و نيم به طور خصوصي با آنها کار کرد. هر چند او به عموم مردم توجه داشت و نيازهاي آنها برايش مهم بود. ولي در خدمت خود بيشترين اهميت را به شاگردان خود داد و بيشترين وقت خود را با آنها صرف کرد. او موعظه مي­کرد، تعليم مي­داد، مريضان را شفاه مي­بخشيد،، ولي عملا بيشتر با شاگردان خود کار مي­کرد و آنها را تعليم مي­داد و همين دوازده شاگرد، دنيا را زير و رو کردند. امروز نيز عيسي به طور خاص نظر به کساني دارد که حاضرند شاگرد او بشوند و خود را کاملا تسليم او نمايند.


آيا حاضر هستيد تا شاگرد خداوند عيسي مسيح باشيد؟

چگونه مسیحی شوم؟




کتابمقدس میفرماید: اگر به زبان خود عیسی خداوند را اعتراف کنی و در دل خود ایمان آوری که خدا او را از مردگان برخیزانید، "نجات" خواهی یافت. چونکه به دل ایمان آورده میشود برای عدالت و به زبان اعتراف میشود به جهت نجات.




اگر به گناهان خود اعتراف کنیم، او امین و عادل است تا گناهان ما را بیامرزد و ما را از هر ناراستی پاک سازد.




بهترین راه برای انجام این کار، "دعا" کردن است. بنابراین قلب خود را با فروتنی واقعی به خدا تقدیم کنید.




* چنین دعا کنید: خداوندا اعتراف میکنم که گناهکارم، از تو بسیار متشکرم که آنقدر مرا دوست داشتی که عیسی، پسر یگانه ات را فرستادی تا بخاطر گناهان من روی صلیب بمیرد تا من بتوانم بطور رایگان بخشیده شوم. ای پدر لطفاً گناهان مرا ببخش. میخواهم مابقی روزهای عمرم را برای تو زندگی کنم. حضور روح القدس را برای خود میخواهم. در نام مسیح آمین

بلاتكلیفی و وضعیت نامعلوم پنج تن از نوكیشان مسیحی در زندان شیراز


 با گذشت بیش از ۱۳۰ روز از بازداشت  پنج تن از نوكیشان مسیحیسط نیروهای امنیتی و لباس شخصی در شهر شیراز ، وضعیت این افراد همچنان در هاله ایی از ابهام و بلاتكلیفی است !

به گزارش آژانس خبری مسیحیان ایران « محبت نیوز» ، اواخر بهمن  ماه سال ۱۳۹۰ بود که اعلام خبر دستگیری‌های گسترده در شیراز از افزایش فشار نیروی های امنیتی بر مسیحیان برخی از شهرهای ایران نیز پرده برداشت.
اما با گذشت بیش از ۱۳۰ روز از بازداشت ۵ تن از نوكیشان مسیحی در شهر شیراز مرکز استان فارس این شهروندان همچنان در بلاتكلیفی در زندان عادل آباد شیراز روزگار می‌گذرانند.
اسامی این نوكیشان مسیحی عبارتند از : خانم "فریبا ناظمینان " و آقایان " مجتبی حسینی "، "همایون شکوهی" ، " محمدرضا پرتویی ( كوروش) و "وحید حکانی" می باشند. كه این افراد از زمان دستگیری همچنان بلاتكلیف در بازداشت بسر می برند.
.منابع آگاه به محبت نیوز گزارش داده اند، خانم "فریبا ناظمینان " همسر "همایون شكوهی"  از دیگر زندانیان مسیحی  كه در بند زنان زندان نگهداری می‌شود بنا به گزارشهای مختلف، این بند از زندان شیراز وضعیت ناگواری دارد و ایشان بهمراه بسیاری از زنان معتاد و متهم به قتل در آنجا نگهدای می‌شوند که امنیت این زندانی مسیحی را نیز تحت شعاع قرار داده است.
این پنج نوكیش مسیحی اگر چه هنوز تفهیم اتهام نشده‌اند، اما برخی از مسئولین و مقامات قضایی اتهام این افراد را شركت در جلسات خانگی - تبلیغ و ترویج مسیحیت، تبلیغ علیه نظام و برهم زدن امنیت ملی اعلام کرده اند.
خبرهای دریافتی حکایت از آن دارد که هنوز زمان دادگاه رسیدگی به پرونده آنها مشخص نیست و این یعنی زندانیان مسیحی با گذشت ۱۳۰ روز از دوران بازداشت  باید همچنان در بلاتکلیفی به سر ببرند. كه این خود نیز مصداق بارز شكنجه های روحی و جسمی برای فرد بازداشت شده تلقی میگردد.
اما نکته مهم این است که یکی از مسئولین زندان به یکی از بازداشت شدگان  مسیحی به صراحت گفته است فشار و بلاتکلیف نگه داشتن آنان به این علت است که این افراد پس از آزادی مجبور به ترک ایران شوند چرا که از دید مقامات جمهوری اسلامی کشوری كه نظام  و اساس آن بر پایه قرآن است به مسیحیان نیازی ندارد !
در هفته اول اردیبهشت ماه ۱۳۹۱ این نوكیشان مسیحی برای اولین بار به ساختمان دادگاه انقلاب اسلامی شیراز منتقل و توسط آقای رضایی دادیار شعبه هفت آن دادسرا مورد بازجویی قرار گرفتند. و پس از انجام مراحل بازجویی مجددن روانه ی زندان عادل آباد شیراز شدند.
پیش از این نیز از سوی برخی مقامات و مسئولان قضایی گفته شده كه برای آزادی موقت این نوكیشان مسیحی هیچگونه وثیقه ایی پذیرفته نخواهد شد.
لازم به یادآوری است در مورخ ۱۹بهمن ماه ۱۳۹۰ ( برابر با ۸ فوریه ۲۰۱۲ ) ماموران امنیتی پس از شناسایی و یورش به منزل یكی از نوكیشان مسیحی كه از آن مكان بعنوان كلیسای خانگی یاد می شده جمعی از نوكیشان مسیحی كه به منظور دعا و عبادت در آنجا گردهم آمده بودند را با برخورد و توهین بازداشت نمودند . ماموران امنیتی پس از بازداشت این افراد توسط خودروی نیروی انتظامی آنان را جهت بازجویی به بازداشتگاه اداره اطلاعات در شیراز موسوم به پلاك 100 انتقال دادند.
پیش از این نیز ۳ تن از بازداشت شدگان مسیحی این رویداد پس از ۳۶ روز بازداشت و بلاتكلیفی از سوی دادگاه انقلاب اسلامی شیراز با سپردن وثیقه ۱۰۰ میلیون تومانی در روز چهارشنبه مورخ ۲۴ اسفند ماه ۱۳۹۰ ( ۱۴ مارچ ۲۰۱۲) بطور موقت آزاد شدند. این افراد باید تا احضاریه مجدد و تعیین زمان برگزاری دادگاه در انتظار بمانند .
لذا از كلیه آزادیخواهان، انجمن ها و تشكل های سازمانهای مدافع حقوق بشر نیز درخواست میكنیم ضمن اطلاع رسانی در خصوص وضعیت بحرانی جامعه مسیحیان ایران كه در روزهای اخیر منجر به تعطیلی كلیسای فارسی زبان جنت آباد شده است. همچنین بازداشت و برخوردهای غیر قانونی عوامل  امنیتی جمهوری اسلامی نسبت به نوكیشان مسیحی را محكوم كرده و خواستار به رسمیت شناختن حقوق نوكیشان مسیحی و آزادی بی قید و  شرط جوانان زندانی شوند.

زمان تولد و مکان زندگی ما

من زمان دقيق تولّدت و اينكه كجا زندگي مي كني را مشخص نمودم. اعمال رسولان ۱۷: ۲۶


زمان تولد و مکان زندگی ما بر اساس خواست خداوند مشخص شده و اینگونه می خواهد ما چگونه زندگی کنیم ؛راه و مسیر زندگی دوباره را به دست خودمان داده تا خود تصمیم بگیریم و انتخاب کنیم.